درپاسخ بیک خواننده
نشریه محترم عصر نو
اخیرا" ایمیلی داشتم از یک دوست با نام مخفف (ذی) که ضمن ابراز محبت، مطلب مفصلی درمورد حزب توده و ارتباط دکتر کیانوری، عموئی و عده دیگری از رهبران حزب با شوروی وسازمان امنیت "ک گ ب" برایم فرستاده و از این حقیر خواسته بود درمورد درستی و یا نادرستی مطالب آن اظهار نظر نمایم.ا
در جواب باین دوست گرامی باید باین حقیقت اشاره کنم که اظهار نظر بنده که جزء کوچکی در چهارچوب تشکیلات حزب بوده ام در مورد نوشته هائی از این دست که در سالهای اخیر بسیار انتشار یافته مسئله ای را حل نخواهد کرد چرا که اینجانب نه با رهبران حزب و نه با اسامی افرادی که در آن نوشته نام برده شده تماسی از نزدیک داشته ام تا بتوانم درست یا نادرست بودن مفاد آن نوشته را تأیید و یا تکذیب کنم.ا
اینجانب نظر خودرا تا آنجا که از روند رهبری حزب و مشی آن در بین سالهای 1327 و 1332 مشاهده کرده ام جسته گریخته در نوشته های خود بیان نموده ام ولی درمورد مفاد نوشته فوق تنها میتوانم باین بسنده کنم که:ا
با قسمتی از مفاد کتاب که نوشته است حزب توده قدیمی ترین و مؤثرترین سازمان سیاسی درکشور ما بوده ونیز اولین حزبی در کشور ما بوده که توده ها را با مسائل سیاسی روز دنیا آشنا نموده است، نظر موافق دارم.ا
همراه با شروع فعالیت حزب توده (کمونیست ستیزی) نیز از طرف آخوندهای تربیت شده وسیله دستگاههای جاسوسی انگلیس و فئودالها و ملاکین حاکم در دستگاه دولتی ایران و عمال دست نشانده آنها درمقیاس وسیعی شروع گردید.ا
در دوران حکومت جمهوری اسلامی و با اوج گرفتن ایدئولوژی دینی - مذهبی اسلام نیز کمونیست ستیزی سرعت بیشتری یافت وعده زیادی از افراد آزاده کشورما تحت نام کمونیست و بی دین بدست دژخیمان حکومت ازمیان برداشته شدند که فاجعه سال شصت و هفت شدید ترین قسمت آن بود.ا
شکست سیاستهای حزب توده صرفنظر از زیر ضربه بودن مداوم حزب توسط آخوند ها ودستگاه حاکم، حاصل اشتباهات فاحش رهبران آن در رهبری توده ها و عدم آشنائی آنها با مقتضیات زمان و برداشت نادرست آنها از موقعیتهای مناسب زمان خود بود.ا
اشتباه رهبران و شکست مشی رهبری حزب را نباید بپای اعضا و طرفداران مؤمن ووطن پرست آن گذاشت که جان بر کف در راه رسیدن به آزادی و استقلال وطن خود مبارزه میکردند.ا
درحال حاضر بجای بحث درمورد خیانتهای این و یا آن رهبری که بطور قطع تاریخ نویسان در آینده بیشتر بآن خواهند پرداخت، جایز است که بدور پرچم اتحاد و یگانگی و همدلی همه مردم کشورمان که در چنگال دژخیمان جمهوری اسلامی دست و پا میزنند و یافتن راهی برای مبارزه یکپارچه با آنها باشیم و با شرح خیانتها وشکستهای این و آن، در زمان درجا نزنیم.ا
اخیرا" ایمیلی داشتم از یک دوست با نام مخفف (ذی) که ضمن ابراز محبت، مطلب مفصلی درمورد حزب توده و ارتباط دکتر کیانوری، عموئی و عده دیگری از رهبران حزب با شوروی وسازمان امنیت "ک گ ب" برایم فرستاده و از این حقیر خواسته بود درمورد درستی و یا نادرستی مطالب آن اظهار نظر نمایم.ا
در جواب باین دوست گرامی باید باین حقیقت اشاره کنم که اظهار نظر بنده که جزء کوچکی در چهارچوب تشکیلات حزب بوده ام در مورد نوشته هائی از این دست که در سالهای اخیر بسیار انتشار یافته مسئله ای را حل نخواهد کرد چرا که اینجانب نه با رهبران حزب و نه با اسامی افرادی که در آن نوشته نام برده شده تماسی از نزدیک داشته ام تا بتوانم درست یا نادرست بودن مفاد آن نوشته را تأیید و یا تکذیب کنم.ا
اینجانب نظر خودرا تا آنجا که از روند رهبری حزب و مشی آن در بین سالهای 1327 و 1332 مشاهده کرده ام جسته گریخته در نوشته های خود بیان نموده ام ولی درمورد مفاد نوشته فوق تنها میتوانم باین بسنده کنم که:ا
با قسمتی از مفاد کتاب که نوشته است حزب توده قدیمی ترین و مؤثرترین سازمان سیاسی درکشور ما بوده ونیز اولین حزبی در کشور ما بوده که توده ها را با مسائل سیاسی روز دنیا آشنا نموده است، نظر موافق دارم.ا
همراه با شروع فعالیت حزب توده (کمونیست ستیزی) نیز از طرف آخوندهای تربیت شده وسیله دستگاههای جاسوسی انگلیس و فئودالها و ملاکین حاکم در دستگاه دولتی ایران و عمال دست نشانده آنها درمقیاس وسیعی شروع گردید.ا
در دوران حکومت جمهوری اسلامی و با اوج گرفتن ایدئولوژی دینی - مذهبی اسلام نیز کمونیست ستیزی سرعت بیشتری یافت وعده زیادی از افراد آزاده کشورما تحت نام کمونیست و بی دین بدست دژخیمان حکومت ازمیان برداشته شدند که فاجعه سال شصت و هفت شدید ترین قسمت آن بود.ا
شکست سیاستهای حزب توده صرفنظر از زیر ضربه بودن مداوم حزب توسط آخوند ها ودستگاه حاکم، حاصل اشتباهات فاحش رهبران آن در رهبری توده ها و عدم آشنائی آنها با مقتضیات زمان و برداشت نادرست آنها از موقعیتهای مناسب زمان خود بود.ا
اشتباه رهبران و شکست مشی رهبری حزب را نباید بپای اعضا و طرفداران مؤمن ووطن پرست آن گذاشت که جان بر کف در راه رسیدن به آزادی و استقلال وطن خود مبارزه میکردند.ا
درحال حاضر بجای بحث درمورد خیانتهای این و یا آن رهبری که بطور قطع تاریخ نویسان در آینده بیشتر بآن خواهند پرداخت، جایز است که بدور پرچم اتحاد و یگانگی و همدلی همه مردم کشورمان که در چنگال دژخیمان جمهوری اسلامی دست و پا میزنند و یافتن راهی برای مبارزه یکپارچه با آنها باشیم و با شرح خیانتها وشکستهای این و آن، در زمان درجا نزنیم.ا
ا ارادتمند محمد سطوت
1 comment:
Post a Comment